محل تبلیغات شما
به نام قدرت مطلق الله
سخنان استاد
دستور جلسه ی امروز رابطه ی یادگیری با معرکه گیری ،است.چه رابطه ای وجود دارد،من قبلا که آگاهی نداشتم و انسانی نادان بودم.همیشه وارد معرکه می شدم،
وقتی در خیابان درگیری بود،ما به عنوان یک کارشناس ،اظهار نظر می کردیم.
یا در جاهای دیگری که دعوا بود،می خواستیم دخالت کنیم،و معرکه به وجود می آمد.واین باعث می شد که از دانایی مان کم شود،ودر جهل و نادانی به سر می بردیم.به همه جا کار دادارشتیم ،فلانی چرا این کار را کرد،چرا فلان  شخص وارد خانه ی همسایه شد.و و و چرا های دیگر.واما الان که در کنگره آموزش می گیریم
یاد می گیریم که چه رابطه ای بین یاد گیری و معرکه گیری وجود دارد.یعنی من باید آموزش بگیرم که وارد معرکه نشوم.قبلا در این دستور جلسه چیزی به نام نق زدن و حاشیه وجود داشت .کسی که وارد معرکه می شود ،کسی است که دائم نق می زند و در حاشیه می رود،کسانی که الان در لژیون  سیگارنیستند،و سفر خوبی ندارند. سیگار می کشند.این افراد مسلما از انرژی و آموزش کنگره هیچ بهره ای نمی برند.آقای مهندس در یکی از سی دی ها فرمودند:کنگره مثل گردبادی است که  در حالت چرخشی حرکت می کند.همین که می چرخد و می رود،کسانی که در مرکز گردباد قرار دارند،در حاشیه نیستند،به بالای گردباد قرار می گیرند و از آرامش و امنیت برخوردارند و روز به روز در حال پیشرفت هستند و صعود می کنند.این افراد کسانی هستند که پشت سر کسی حرف نمی زنند،سیگار نمی کشند،در مورد افراد قضاوت نمی کنند و همیشه در اوج هستند.واما یک سری افرادی که در حاشیه قرار می گیرند،یعنی در کناره های گردباد قرار دارند،این گرد باد که با سرعت حرکت می کند و روز به روز رشد می کند،این افراد پرت می شوند و ضربه می خورند،خودشان هزار عیب دارند ولی پشت سر دیگران حرف می زنند.لژیون سیگار همین طور است،کسی که سیگار می کشد ،همه ی حس های منفی را به دنبال خود دارد،هیچ خدمتی هم از او قبول نمی کنند.آقای مهندس گفتند هر کس هنوز سیگار می کشد ، از نظر ما معتاد است.این افراد در هر کار ضد ارزش خودشان را مقصر نمی دانند و حق به جانب هستند.
بنابراین ما در اینجا یاد می گیریم که وارد معرکه نشویم ،در جایی که سفره ی قضاوت و تهمت و غیبت پهن است و ما نمی توانیم آنها را تغییر بدهیم ،باید شریک آنها نشویم و رها کنیم.در جلسه حواسمان به راهنما باشد.هر کاری که خداوند ما را به انجام آن امر کرده است روی حساب و کتاب است،و هر کاری که ما انجام می دهیم،بازتابش به خودمان برمی گردد. در مورد سیگار و جایگزینی که در جلسات قبل هم اشاره کردیم،همان طور که از اسمش پیداست ،جایگزینی یعنی یک چیزی به نام نیکوتین سیگار جایگزین نیکوتین طبیعی بدن شده است.و چهار هزار سم تولید می کند،وتخریبات آن به قلب ،ریه،دندان،لثه،شش،معده،مری
خیلی بیشتر از تخریبات سیل ،زله و تصادفات است.پس در ابتدا ما باید آسیب ها و صورت مساله سیگار را بشناسیم و آن را درمان کنیم ،با روش دی اس تی و داروی آدامس که ما هر سیگار را به چهار قطعه تقسیم می کنیم ،قبل از اینه حس وسوسه به سراغمان بیاید استفاده می کنیم.جویدن آدامس باعث می شود که ما از خوردن خیلی چیزها که منجر به چاقی می شود پرهیز کنیم.افسردگی نمی گیریم.وما باید جهان بینی خودمان را بالا ببریم و دید و تفکرمان را تغییر دهیم تا بدانیم که چگونه نیروهای منفی را از خودمان دور کنیم،چند هفته ی اول درمان برای تثبیت است که آدامس با بدن ما سازگاری پیدا کند،و بعد پله پله قطعات را کم می کنیم.اگر از هفته ی اول گذشتیم و گریز نزدیم،دیگر حل می شود،فقط دید و تفکرمان و حس مهم است که نیاز به تکرار و تمرین آموزشها دارد.وای به خودمان بستگی دارد.
مشارکت دوستان (ابراهیم ،مصطفی،محمود،مرتضی)
مسافر ابراهیم:
به نظر من خود معرکه چیز بدی نیست،تا حالا نشنیدم که بگویند یک معرکه است ،یا کسی که کار خلافی انجام می دهد معرکه باشد.کسانی که یک کارهای شاخصی انجام می دهند ،می گویند معرکه است،مثلا خود آقای مهندس با کشف این روش درمان یک معرکه است.اگر بخواهیم معرکه گیری کنیم بد می شود ،اگر من بخواهم یک کار ضد ارزش انجام بدهم ،چند نفر دیگر به دنبال خودم می برم و آنجاست که قضاوت و غیبت شروع می شود و وارد معرکه گیری می شویم.
مسافر مصطفی:
ضلع مقابل معرکه گیری ،آموزش است.وما اگر درست آموزش بگیریم و داناییمان را بالا ببریم هیچ گاه وارد معرکه گیری نمی شویم،در جامعه معرکه گیری وجود دارد،وما که وارد این مکان مقدس شده ایم،ودر راس ما آقای مهندس هستند که گفته اند معرکه گیری یک کار ضد ارزش است ،ما نباید انجام دهیم،دانایی خودمان را بالا ببریم،الگویی شویم برای جامعه.
مسافر محمود:
ما باید علم و دانش خودمان را بالا ببریم تا وارد معرکه گیری نشویم.چند وقت پیش داشتم می گذشتم که شاهد یک تصادفی بودم،رفتم جلو،گفتم بگذارید موتور را بردارد،گفتند باید پلیس بیاید،من گفتم اگر پلیس بیاید که مو

تور را جمع می کنه،صبر کنید بردارد،وقتی برداشت ،فرار کرد،و بعد یقه ی من را گرفتند،خوب بود که می دانستم موتوری کجا رفته است،وبه آنها نشان دادم.من وارد معرکه شده بودم و اظهار نظر بی فایده دادم.حکایتی بود که یک گاو و یک بره بودند،گاو مریض بود و خوابیده بود و چیزی نمی خورد،همسایه ها به دامدار گفتند که گاو را تا حرام نشده است،سرش را ببر.می گفت حالا صبر کنم شاید خوب شد،بره به گاو هر روز تذکر می داد بلند شو، وگر نه سرت را می برند،گاو نمی توانست بلند شود،روز سوم دوباره بره،گفت بلند شو دیگر امروز سرت را می بیند.و گاو به هر زحمتی بود بلند شد و شروع به خوردن علف کرد،دامدار وقتی که دید گاو بلند شده است خوشحال شد و از بریدن سرش منصرف شد.همسایه ها گفتند پس یک چیزی نذر کن،بعد سر گوسفند را باید و نذر کرد،عاقبت کار گوسفند که وارد معرکه شد این شد،پس من هم اگر جایی بخواهم وارد معرکه گیری شوم،سر خودم بریده می شود.
مسافر مرتضی:
خداوند را شاکرم که  امروز هم توانستم در کنار شما دوستان آموزش بگیرم، من ۳۸ سال تخریب سیگار داشتم،و به هر جایی که رفتم نتیجه نگرفتم.چون صورت مساله را نمی دانستم و به سمت ضد ارزشها حرکت می کردم،وقتی وارد کنگره شدم ،مسافران را با لباس سفید دیدم ،تعجب کردم،وقتی وارد لژیون شدم یاد گرفتم که این ضد ارزشها را از خودم دور کنم و آموزش بگیرم.

گزارش لژیون سیگار به استادی آقا سعید چنگانیان مورخ ۹۸/۷/۳۰

اخبار 60درجه:جشن تولد

خلاصه سی دی مجاز از آقای امین دژاکام

معرکه ,گیری ,نمی ,یک ,سیگار ,ی ,وارد معرکه ,معرکه گیری ,می شود ,که وارد ,آقای مهندس

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تصمیم کبری creasdematin وبلاگ همسفران میرداماد لایــن تــم derluberwind دیجی تیم باد صبا کهکشان سونیکی من tubinipra گل موزیک